دکتر
دیروز اولین جلسه رفتن به دکتر بود طی روز گذشته و روز قبلش داشتیم دنبال یک دکتر خوب می گشتیم و مامان از همه دوستاش پرسیدن و هانی هم همین طور اخرش رسیدیم به استاد خواهر شوهری که کلی از تعریف کرد. برای من هم خود دکتر مهم هست هم محل مطبش هم بیمارستانی که میره... خدا رو شکر خانوم دکتر مهربونی بود. مطبش هم نزدیک خونه است . جاش هم تمییز بود. از نظر ظاهری هم همونی بود که من می خواستم . یعنی نمی خواستم از این خانوم دکتر جینگولی ها باشه . دلم می خواهد دستی که نی نی عزیز منو می گیره خوب باشه . خواهر شوهری می گفت : وقتی نوزاد به دنیا میاد به همه توی اتاق عمل میگه ساکت باشن و صدای اذان پخش می کنه وخودش در گوش نی نی اذان می گه .... همین چیزا باعث ...
نویسنده :
مامانی
11:42