سید محمد صدرالدینسید محمد صدرالدین، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 29 روز سن داره
یاسمینیاسمین، تا این لحظه: 9 سال و 8 ماه و 22 روز سن داره

پسری و دختری

از همه چیز

1391/11/1 14:52
نویسنده : مامانی
103 بازدید
اشتراک گذاری

سلام

این روزا استرس زیادی رو تحمل می کنم.....چهار روزه تی وی رو خاموش کردم و دیگه صدرالدین کارتون نمی بینه... شنیدم دیر حرف افتادن بچه ها به همین دلیل می تونه باشه....

حالا روزا سرشو یکجوری گرم می کنه/ از بس دی وی دی ها رو دیده بود خودشم حالش بد بود و هرچی می دید سریع می گفت عوضش کن.... 

توی دوران مریضی من هم این دیدن ها زیادی شده بود... یعنی یکجوری که صبح بیدار میشد دست منو می گرفت سمت تی وی ... همه چی تی وی .....

حالا بزرگ ترین معضلم غذا خوردنش هست که بدون تی وی یعنی یک پروژه تمام عیار خودم بخورم....

منم ظرف غذا می زارم جلوش/ البته که زیاد بلد نیست با قاشق غذا بخوره ولی به کمک فیله مرغ و کباب یکجوری غذا به بدنش می رسه.....

خودم خواستم این پروژه شروع بشه.....

نمی دانم حرف نزدنش به همین دلیل باشه یا نه؟ ولی خیلی غصه می خورم وقتی می خونم نی نی ها برای تولد دوسالگیشون کلی حرف می زنند و صدرالدین فقط میگه اب!!!!!!

اگر دکتر قوامی بود می گفت صبر کن درست میشه مثل راه رفتنش 

کلا بچه باهوشی هست/ پازل هاشو درست می کنه/ نقاشی می کشه/ ماشین بازی می کنه..... یکسری کارها مخصوص به خودشه 

ولی کلا از اول هم سیر تکاملیش دیر تر بوده... از ناف افتادنش ... راه افتادنش ... دندان در اوردنش .....

خلاصه پسرکم کلی قد کشیده که شلوارهای دو سالگی برایش کوتاهه... وزنش هم برای دی عالی بود... خدا اسفند رو بخیر کنه......

فعلا برایش حروف مگنتی خریدم... ماشین های شارژی را راه انداختم... کلی ماکارانی فرمی خریدم...بهش یخ دادم بازی کنه... اجازه داره در کابینت رو باز کنه و شیشه روغن را در بیاره ...

براش اهنگ گذاشتم....

اهنگ رو دوست داره....

به زور کتاب می خوانم... دیشبی کتابش را اورده پیش بابا و داره نشونش میده........

پسرک از دیروز اب پرتغال می خوره.... عاشق سیب هم هست.... از مسواک زدن بدش میاد......

سه شب پیش شیشه عطر بابا علی را شکوند خیلی شیک... خونمون عطر باران شد.....

بگذریم دو تا بشقاب هم تا حالا شکونده....

دیشب با ماشین کنترلی کلی کیف کرد..... کلی انرژی سوزوند.......

شاید توقعم زیاد باشه... اموزش رو گذاشتم برای بعد از عید ببرمش گلدونه ها......

عاشق بابا خودم هست.... بابا رو می بینه انگار چندین ساله د.ست قدیمیشو ندیده... بابا هم که به دلش.....

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)