کلمات
صدرالدین به بستنی میگه ایس....
چای داغ توی تبلیغ رو با دست نشان میده و علامت داغه....
موز یعنی مو....
دست منو می خوره مثلا و میگه به به .....
اینها همه نشانه حرف زدنه..... اینهم یک امیدواری خوب ........
رفتیم فشم / شلوغ و گرم .... صدرالدین از خستگی خوابید / ابته بعدش پایش را در اب رودخانه گذاشت و بیرون بیا نبود....
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی