سال جدید
سلام از یک روز بارون خورده بهاری... تعطیلات تموم شد.... هفته اخرش خوش گذشت.... رفتیم شهرک غزالی... رفتاری... عید دیدنی... رفتیم برج میلاد... رفتیم غذای ترکی خوردیم.... و دیشب برگشتیم خونه... یعنی دو شب خونه بابا خوابیدیم با صدرالدین.... منهای تغییر ماه صدرالدین که بسیار زود خسته میشه و بهانه گیر بقیه اش خوب بود..... و امروز اولین روز از بهار است که همه رفتند دنبال کارشان..... سال شروع شد....
نویسنده :
مامانی
10:22